مرد پلیدی، در آستانهی مرگ، کنار دروازهی دوزخ به فرشتهای بر میخورد. فرشته به او میگوید: "فقط کافی است در زندگیات یک کار خوب انجام دادهباشی، و همان یاریات میکند. خوب فکر کن". مرد به یاد میآورد که یکبار، هنگامی که در جنگلی راه میرفت، عنکبوتی را سر راهش دید و راهش را کج کرد تا آن را له نکند. فرشته لبخند میزند و تار عنکبوتی از آسمان فرود میآید، تا مرد بتواند از راه آن به بهشت صعود کند. گروهی از محکومان دیگر نیز از تار عنکبوت استفاده میکنند و شروع میکنند به بالا رفتن از آن. اما مرد، از ترس پاره شدن تار، به سوی آنها برمیگردد و آنها را هل میدهد. در همین لحظه، تار پاره میشود و مرد بار دیگر به دوزخ بازمیگردد. صدای فرشته را میشنود که: "افسوس. خودخواهیات تنها کار نیکی را که انجام داده بودی، به پلیدی تبدیل کرد.
197577 بازدید
99 بازدید امروز
225 بازدید دیروز
470 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian