مرد پلیدی، در آستانهی مرگ، کنار دروازهی دوزخ به فرشتهای بر میخورد. فرشته به او میگوید: "فقط کافی است در زندگیات یک کار خوب انجام دادهباشی، و همان یاریات میکند. خوب فکر کن". مرد به یاد میآورد که یکبار، هنگامی که در جنگلی راه میرفت، عنکبوتی را سر راهش دید و راهش را کج کرد تا آن را له نکند. فرشته لبخند میزند و تار عنکبوتی از آسمان فرود میآید، تا مرد بتواند از راه آن به بهشت صعود کند. گروهی از محکومان دیگر نیز از تار عنکبوت استفاده میکنند و شروع میکنند به بالا رفتن از آن. اما مرد، از ترس پاره شدن تار، به سوی آنها برمیگردد و آنها را هل میدهد. در همین لحظه، تار پاره میشود و مرد بار دیگر به دوزخ بازمیگردد. صدای فرشته را میشنود که: "افسوس. خودخواهیات تنها کار نیکی را که انجام داده بودی، به پلیدی تبدیل کرد.
199019 بازدید
25 بازدید امروز
5 بازدید دیروز
1122 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian